به مناسبتِ وفاتِ نابهنگام رفیق عبدالمجید «سربلند»،
مرد بزرگ و پیشگام تاریخ نهضت مترقی و روشنفکری افغانستان
مجید سربلند همگام تاریخ
مقام و منزلت در بام تاریخ
چنان مردانه زیستی و برفتی
که از نامت بلند شد نام تاریخ
با غم و اندوه فراوان اطلاع گرفتیم که اندیشمند گرامی، متفکر بزرگ، مبارز بی همتا، خردمند بلند مرتبه و آموزگار بلند اندیش رفیق مجید سربلند معاون صدراعظم، وزیر اطلاعات و کلتور و عضو شورای انقلابی و عضو کمیته مرکزی ح.د.خ.ا.- داعی اجل را لبیک گفت و کاروان بزرگ رفتگان مبارز و انقلابی، نهضت مترقی افغانستان را بلند مرتبه تر و افتخار انگیز نمود.
انالله و انا الیه راجعون
«اصالت» و اصالتداران صدیق و وفادار به اندیشه های مترقی و روشنفکری کشور جاودانه شدن رفیق بزرگ، مبارز سترگ، آموزگار خردمند، متفکر اندیشمند، انقلابی ارجمند، مبارز هدفمند که چه در دوران مبارزات هدفمندانه اش و چه در زمانی وظایف خردمندانه و صداقتمندانه اش در دوران حاکمیت نهضت مترقی و روشنفکری میهن (از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱) و چه پس از آن، در وطن و در قلب تپنده کشور (کابل پایتخت افغانستان) مردانه زیست و زنده گی مشقت بار ولی غرورمندانه داخل را نسبت به عیش و عشرت در کشورهای غربی و سرمایداری مقدم دانست و سرانجام جاودانه شد.
مجید سربلند در دوران مبارزه و خدمتگزاری شرافتمندانه اش درسهای بزرگ و فراموش ناشدنی اش از خود بجا گذاشت و هیچ زمانی افسون وحدت شکنان و قدرت طلبان، کرسی پرستان و مارهای داخل آستین نهضت پیشگام سیاسی و مترقی کشور نشد و هر فرکسیون و گروپ بندی و باند بازی را قاطعانه رد نمود و به عاملین آن جوان مردانه و وطنپرستانه و با قاطعیت ذاتی اش پاسخ کوبنده داد.
رفیق مجید سربلند طی سالهای اخیر که ح.د.خ.ا. – به گروپ و شاخه های گوناگون تقسیم بندی گردید، با ایمان راسخ میگفت: «آنانی که در تلاش اند نام حزب مارا و تاریخ مبارزات ظفر آفرین و تشکل سراسری مارا به گروپ و جناح های متعددی تقسیم نمایند، مانند سردسته ها و سرگروپهای تنظیمی و افراطی مرض مهلک و روانی دارند- همانگونه که شاهد بودیم سردسته های تنظیمی بعد از تصرف کابل از کشتن انسانهای بی گناه، از ویرانی و بربادی وطن و ازچور و چپاول دارایی عامه لذت میبردند و به مرض سادیسم مبتلا بودند و جنایت می آفریدند- و سرگروپهای جناح های جدا شده از بدنه حزب دموکراتیک خلق افغانستان نیز متأسفانه از پراگنده گی و سراسیمگی رفقای حزبی بخاطر فرونشاندن عطش قدرت پرستی و بیمارگونۀ خویش دست به هر ماجرا و دسیسه های خائینانه میزنند تا این خانوادۀ بزرگ و افتخار آفرین را از هم جدا بسازند. همچنانکه باندهای گروپهای مسلحی که در ترکیب نظام سرا پا فساد و شرارت کنونی فعالیت دارند و تا زمانیکه چوکی و چور و چپاول دارند آب از آب تکان نمیخورد و موقعیکه در اثر اختلافات ذاتی و ذات البینی خویش گوشه نشین شدند و بدون شرم و حیا از اعمال ننگین و جنایت دیروزشان به اپوزیسیون سرسخت نظام تبدیل شده و هر انچی که در قاموس ننگین و در دیکشنری چرکین شان وجود دارد نثار همدیگر نموده و در پی گروپ و جناح بندی پای لوچ نموده و دهها بار دروازه های باداران غربی شان بوسه زده و به پیشگاه سران سرمایداری سر سجده و تعظیم فرو آورده و با یک مشت پول خیرات و جیره پی ویرانی کشور و بربادی ملت کمر می بندند و سربازان قاتل و آدمکش امپریالیزم را فرشته گان نجات مردم کشور معرفی نموده و بیرون شدن این قوتها را فاجعه میدانند زیرا زنده گی و حیات ننگین خویش را به موجودیت این سربازان بی عطوفت و بیگانه پیوند میزنند و چون از خشم خلق و از اعمال نفرت انگیز خویش بیم دارند، ولی جالب اینست که تعدادی از رفقای ما و آنانیکه تعهد و ایمان انقلابی دارند، شب و روزشان با همین قاتلان مردم افغانستان سپری شده و در یک ائتلاف و اتحاد نامقدس و نامتجانس قرار میگیرند و حتی بخون رزمنده گان، همرزمان و خانواده شان اهمیت نمیدهند. آیا اینها دیگر به درد نهضت مترقی و روشنفکری کشور میخورند؟»
بلی، سوگمندانه و غمگینانه ما امروز در سوگ رفیقی نشسته ایم که عمر پربارش را وقف خدمت به نهضت مترقی و خدمتگزاری به مردم مظلوم و بی گناه وطن سپری نمود و بخاطر مردم دوستی و میهن پرستی در کابل زیست و بالاخره در همینجا جاودانه شد.
اگر امروز سربلند با ما نیست مبارزات غرورمندانه، اندیشه های متفکرانه و کارنامه های جاودانه اش با ماست و درسهای است که از آن بیاموزیم و به آن ببالیم.
ما یکبار دیگر میگوییم رفیق سربلند گرامی! ما سوگند یاد میکنیم که از راهی که کارمل بزرگ در مسیرمان قرار داده تخطی نکرده و با الهام از شیوه های مبارزه شما چون صخره محکم و استوار و سربلند به پیش میرویم و با دشمنان آشتی ناپذیر تر و با دوستان حوصله مند تر برخورد خواهیم نمود و منافع وطن و خانواده سیاسی را فدای هیچ مصلحت و منزلت نمیکنیم.
مرگ یا زنده گی!
افتخار به کارنامه های جاودانه و ماندگار کارمل سترگ و سربلند بزرگ!
به سربلند بهشت برین و به بازمنده گانش صبر جمیل را استدعا داریم.
با تأثرات و اندوه عمیق،
«اصالت» و اصالتداران،